کد مطلب:77724 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:106

نامه 001-به مردم کوفه











من كتاب له علیه السلام

الی اهل الكوفه عند مسیره من المدینه الی البصره.

یعنی از مكتوب امیرالمومنین علیه السلام است به سوی اهل كوفه، در وقتی كه حركت می كرد از مدینه به سوی بصره. و حامل مكتوب حضرت امام حسن علیه السلام و عمار یاسر رضی الله عنه بود.

«من عبدالله علی امیرالمومنین الی اهل الكوفه جبهه الانصار و سنام العرب،

اما بعد فانی اخبركم عن امر عثمان حتی یكون سمعه كعیانه:

ان الناس طعنوا علیه، فكنت رجلا من المهاجرین اكثرا استعتابه و اقل عتابه و كان طلحه و الزبیر اهون سیرهما فیه الوجیف و ارفق حدائهما العنیف و كان من عائشه فیه فلته غضب، فاتیح له قوم قتلوه و بایعنی الناس غیر مستكرهین و لا مجبرین بل طائعین مخیرین»

یعنی این مكتوب از بنده ی خدا علی امیرمومنان است به سوی اهل كوفه كه رئیس یاریگران و بزرگ طایفه ی عربند.

اما بعد از حمد خدا و نعت رسول صلی الله علیه و آله، پس به تحقیق كه خبر می دهم شما را از حال عثمان تا اینكه باشد شنیدن شما در یقین بودن مانند دیدن شما، زیرا كه خبردهنده

[صفحه 1012]

راستگو است:

به تحقیق كه مردمان طعن زدند بر او و ناسزا گفتند به او به جهت كردار او، پس بودم من مردی از هجرت كنندگان با پیغمبر، صلی الله علیه و آله، از مكه به مدینه، بسیار سعی كردم در استرضای خلق از او و اندك گردانیدم سرزنش مردم رابه او و بود طلحه و زبیر آسانتر سیر ایشان درباره ی قتل او شتاب كردن و نرم ترین راندن ایشان سخت راندن و بود از جانب عایشه درباره ی او به ناگاه خشم كردنی، پس مهیا و آماده شد از برای قتل او جماعتی كه كشتند او را و بیعت كردند مردمان با من بدون كراهت ایشان، بلكه در حالتی كه راغب بودند و اختیار داشتند.

و اعلموا ان دار الهجره قد قلعت باهلها و قلعوا بها و جاشت جیش المرجل و قامت الفتنه علی القطب، فاسرعوا الی امیركم و بادروا جهاد عدوكم، ان شاء الله.»

یعنی بدانید كه سرای هجرت كه مدینه باشد كنده شد و دور گردید از اهلش، یعنی از صلاحیت وطن كردن اوفتاد. كنده شدند از او اهلش یعنی قرار در او نكردند و به جوشش درآمد مانند جوشیدن دیگ و برپا شد فتنه و فساد بر قطب خود، یعنی به شدت و قوتش، پس بشتابید به سوی حضور امیر و بزرگ شما و پیشی جوئید جهاد كردن با دشمن دین شما را، اگر خواسته باشد خدا.

[صفحه 1013]


صفحه 1012، 1013.